۱۳۹۴ آبان ۲۶, سه‌شنبه

ایران - موشکهای پاسداران سیاسی و وکیل دعاوی شیطان

لیبرتی درآتش و خون به آزمایشی دیگر ایستاد. عقربة زمان در صفحة دهها و صدها ساعت رومیزی و دیواری که درهرگوشه پرتاب شده، روی 7.42 متوقف شده است. اما لیبرتی هرگز قصد توقف ندارد. با تعظیم دربرابر 24 شهید سرفراز و قهرمان و دهها مجاهد مجروح و خون چکان در مهیب ترین تهاجم موشکی ددمنشان. تهاجمی با آتش سنگین، متراکم و متمرکز، علیه مجاهدان محصور، بی دفاع و بی سلاح مستقر در بنگال های بدون هیچگونه پوشش حفاظتی. جرمشان این است که از همه چیزشان برای آزادی خلق و میهن گذشته اند. و حالا به این جرم یا باید کشته شوند و یا تسلیم خلیفة ارتجاع! هیهات …
لحظاتی پس از تهاجم،آنچه باقی ماند، خون بود و آتش و دود، گودالهای عمیق، زمینهای سوخته و ویرانی عظیم، صحنه را خانم مریم رجوی این گونه ترسیم کرد:
“سونامی انهدام و نابودی و حریق بود و گویی جنایت و تبهکاری خمینی و خامنه‌ای در تمام مدت حکومتشان را در ده دقیقه فشرده کرده بود».ولی یک چیز باقی ماند ؛ همان چیزی که همواره فاتح نهایی این صحنه هاست: ارادة ایستادگی؛ منبعث از ایمان و آرمان آزادی. و این همان چیزی است که حتی شهروندان عادی ایرانی، درپیوندشان با مجاهدین و مقاومت، از آن، چنین الهام میگیرند: «کرمانشاه: بابت شهادت آن عزیزان تسلیت میگم. خدا قرین رحمتشان کند. اما ما هم از شما روحیه گرفتیم … امروز وقتی مطلع شدم بی درنگ بجای اینکه اول ناراحت بشم با خودم گفتم."عیب نداره دوباره میسازنش "! … اینه نتیجه عمل و صبر شما که حتی منی که از بیرون دارم به قضیه نگاه میکنم از بس که امید و ایمان و مجاهدت شما رو دیدم بدون هیچ فکری در ابعاد سختی کار، در ناخودآگاهم این اندیشه و احساس متبلور شده که "مشکلی نیست درستش می کنن". … »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر