امروزه در ایران اگر از جنتی
بپرسیددنیا دست کیست میگوید دست من است . اگر از رفسنجانی بپرسید میگوید صندوق های
رأی میگویند دست من است و اگر از خامنه ای بپرسید میگوید همه در جیب منند تا
زمانیکه من رهبرم .
ولی واقعا در حال حاضر ایران دست
کیست ؟ آیا واقعا دست کسیست ؟ یا مثل اینترنت است که دست هیچکس نیست ولی دست همه
هم هست .
راستی ایران دست کیست ؟ دست رانت
خوارها ؛ دست کارچاق کن ها ؛دست بچه فروش ها ؛ دست سپاه و باندهای مواد مخدرش ویا
کارخانه دارهایش که رودخانه ها و دریاچه های مملکت را خشکانده اند؛ دست رفسنجانی و
فامیل بساز وبفروشش ؛ دست خامنه ای و آخوندهای میلیاردرش ؛ دست مجلس وحوش با آنهمه
جانور درنده . راستی مملکت دست کیست؟
قلب رآکتور اراک درآمده ؛ ولایت
دوپاره شده ؛ مجلس جرو واجر است . دیوار زندانها از تراکم زندانی دارد از هم باز
میشود . بابک زنجانی برای مسکوت گذاشته شدن پرونده سرباندهای چپاول حکم اعدام
گرفته . خیابانهای روز کودکان کار را به
خیابانهای شب یعنی زنان کارتن خواب حواله میدهند . کودکان در شکم مادر به فروش
میروند . تک جرقه های شب ؛ خردک شرر شیشه های معتادان است . بوتیک ها لباس عروس های
9 ساله را نمایش میدهند . پدرهای 14 ساله و مادر های 9 ساله ؛ از غصه هزینه رخت و
لباس کودکان بدنیا آمده و نیامده شان در کودکی پیر میشوند . خط فقر زنانه شده است
یعنی زن ها پدر شده اند و پدر ها یا اعدام یا در زندان و یا در پس کوچه های اعتیاد
شیشه می کشند . خودکشی کودکانه شده ؛ دختر بچه ها و پسربچه ها خود را می کشند تا
زندگی آنها را نکشد. زیرا برای آنها زندگی یعنی دویدن پشت آدمها برای دادن یک گل
خرید زندگی یعنی نشستن پای دیوار و ترازو
را به زیر وزن خوردنهای آدمها کشیدن .
زندگی یعنی هیاهوی خیابانهای کار
و تب لرزه کارتن های شب .
زندگی یعنی تجاوز زندگی یعنی
تعدی دیدن از مامور دولت .
زندگی یعنی شکستن زیر اشک چشم
مادر
زندگی یعنی لهیدن زیر تصویر نگاه
خواهر بیمار و بی دارو .
زندگی کاین است ما را می کشد ای
کودکان ؛
پس ما زرنگی کرده و زندگی را می
کشیم .
و این چنین است که پیاده روهای
صبح خبر از جسم کوچک و لوله شده ای می دهند که شب گذشته خودرا برآن پرت کرده است و
یا سردخانه ها ؛ دیگر در یک کشو دو جسد را کنار هم میگذارند. زیرا سن خودکشی پایین
آمده است .
ولی این بچه ها از یک بابت
خیالشان راحت است که خانمهای هنرپیشه با همان دستی که رأی دادند سناریوی فیلم قرن
بدبختی کودکان را امضاء می کنند .
خب راستی مملکت دست چه کسی است
یک مسلمونی پیدا بشه و به ما بگه مملکت دست کیست ؟
نخواستیم صاحب مملکت را بشناسیم
لااقل بگویید به کجا میرود؟ سرنوشتش چیست ؟
بازهم خوابیدن های کارتنی ؛ خواب
رفتنهای پشت ترازو ؛ کشیدن گاری های یک تنی ؛ دیدن کتابهای رنگی در دست دختر
همسایه ؛ پختن در کوره پزخانه ها یا خوابی راحت برای همیشه در یک سپیده دم تا
همیشه های سپیده.
دنیا دست کیست ؟ ۵ مارس 2016 زینت
#ایران #جنتی #رفسنجانی #قلب_راکتور #خامنه_ای #روحانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر