۱۳۹۴ خرداد ۱۶, شنبه

ایران - صـدای رسای ایران، همبستگی صدای ما، شکستن طلسم عمر فاشیسم مذهبی

«نهایت همه‌ی ذره‌ها، پیوستن است.».. 
این صدای پای شروع یک فکر در من شد. فکری که به من می‌گوید: من همان ذره‌ام، تو همان ذره‌یی، ما همان ذره‌هاییم... 
ـ با رشد این فکر، خاطره‌یی دیگر سراغم آمد و آن هم فکری شد: من اگر صدا باشم، تو اگر صدا باشی.، ما اگر صدا بشویم... 
اتحاد و رشد دو فکر، میلاد مولود فکر دیگری شدند: «تنها صداست که می‌ماند!» 
ذره‌ها و صداها به هم پیوستند. حالا با خود فکر می‌کنم: 
بریدن صدای ما، جدایی صدای ما، خاموش کردن صدای ما، رسا نبودن صدای ما، تنها بودن صدای ما، بی‌صدا بودن صدای ما، همه‌ی اینها خواب و رؤیا، فکر و ذکر، تقلا و تلاش بی‌توقف شبانه ـ روز آخوندها بوده و هست. چه سرمایه‌ها که پای این تقلا و تلاش نگذاشته‌اند تا من صدایی بی‌صدا باشم؛ تو صدایی بی‌صدا باشی؛ تا ما صدایی نشویم و نباشیم! 
برای این جدایی و بی‌صدایی، چه‌ها که نکردند! و حالا چه‌ها که نمی‌کنند تا صدای ما رسا نشود؟
هنر ما شکستن طلسم سرمایه‌ی عمر فاشیسم مذهبی آخوندی‌ست. هنر ما پیوند صدایمان است. هنر ما همبستگی صدایمان و رساشدن فریادمان است. 
روز ۲۳خرداد در ویلپنت پاریس، روز تلاقی پیوند، همبستگی و رسا شدن صدای ایران است. صدایی که مرا می‌خواند. صدایی که تو را می‌خواند. صدایی که پیوند ملی ما و غریو و بانگ ماندگاری ما است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر